ترجمه مقاله

ابوشامه

لغت‌نامه دهخدا

ابوشامه . [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان دمشقی مقدسی مقری و نحوی و مورخ و ادیب و فقیه شافعی . پدروی اسماعیل به بیت المقدس میزیست و سپس به دمشق شد ومولد ابوشامه بدمشق است به سال 596 هَ . ق . یا 599 و از آنرو او را ابوشامه گفتند که خالی بر بالای ابروداشت . وی از دمشق به اسکندریه رفت و حدیث و فقه و ادب و دیگر دانشها بدانجا فرا گرفت و تولیت دارالحدیث اشرفیه بدو مفوض گشت . او را تصانیف بسیار است از هرقبیل و از آن جمله : کتاب ازهارالروضتین فی اخبار الدولتین النوریة و الصلاحیة. مقدمة فی النحو. المرشدالوجیز فی علوم تتعلّق بالقرآن العزیز. المقتفی فی منعةالمصطفی . کتاب البسمله . شرح الشاطبیه . نظم مفصل زمخشری . کتاب الباعث علی انکار الحوادث . کتاب الضوءالساری الی معرفة رؤیةالباری . اختصار تاریخ دمشق تصنیف ابن عساکر. وفات وی به سال 665 هَ . ق . بود. و صاحب حبیب السیر قسمتی از تاریخ ایوبیان را از کتاب ازهارالروضتین او نقل کرده است . رجوع به حبط ج 1 ص 404 شود.
ترجمه مقاله