ترجمه مقاله

ابوطاهر

لغت‌نامه دهخدا

ابوطاهر. [ اَ هَِ ] (اِخ ) ابن سعدالدین بن علی القُمی ملقب به شرف الدین و وجیه الملک . میرخوند در دستورالوزراء آرد که : وی در اوائل شباب از مولد خویش بلده ٔ قم به بغداد شد و در سلک ملازمان عارض سلطان ملک شاه انتظام یافت در 481 هَ . ق . رعایای مرو از عامل خویش تظلم کردند خواجه نظام الملک شغل عاملی مرو به ابوطاهر داد و در منشور و لقب وی وجیه الملک نوشتند. و او قرب چهل سال در مرو این شغل می ورزید. سپس به صاحبدیوانی والده ٔ سنجر ارتقا جست و چون شهاب الاسلام وفات یافت به منصب وزارت سلطان رسید. او به غایت متدین و متشرع و حلیم و باوقر بود لکن پس از سه ماه وزارت درگذشت . صاحب جامعالتواریخ گوید: مرقد شرف الدین در جوار روضه ٔ طیّبه ٔ علی بن موسی الرضا بطوس و قریه ای نیز وقف مزار اوست . ورجوع به حبط ج 1 ص 380 و دستورالوزراء ص 190 شود.
ترجمه مقاله