ترجمه مقاله

ابوعبدا

لغت‌نامه دهخدا

ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) یعقوب بن داودبن عمربن عثمان بن السلمی بالولاء خراسانی . وزیر مهدی خلیفه عباسی . پدر یعقوب داودبن طهمان دبیر نصر سیار و از معتقدان یحیی بن زید علوی بود. پس از قتل یحیی داود از نصر بگسست و به ابی مسلم صاحب الدعوه پیوست . آنگاه که محمد و ابراهیم پسران عبداﷲ علوی حسن در مکّه خروج کردند یعقوب با آنان بود و پس از آنکه آندو کشته شدند منصور دوانیقی یعقوب را دستگیر و محبوس ساخت و وی تا روزگار مهدی به زندان بود و در زمان مهدی خلاص یافت و با شهرت صلاح ونیکمردی که داشت مورد توجه خلیفه گشت . تا آنجا که به سال 163 هَ . ق . منصب وزارت یافت لکن پس از سه سال (166 هَ . ق .) به علت اینکه ادمان سکر را بر خلیفه انکار میکرد و نیز علوی بی گناه را از مرگ خلاصی بخشیده بود. خلیفه بر وی خشمگین گشت و او را معزول و بار دیگر به زندان کرد و چشمان وی در این حبس بشد و به زمان هارون بخواهشگری یحیی به رمکی ، نابه ینا از زندان رهائی یافت و بمکّه شد و بدانجا ببود تا درگذشت .
ترجمه مقاله