ترجمه مقاله

ابوعلی

لغت‌نامه دهخدا

ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) لذکه . حسن بن عبداﷲ اصفهانی معروف به لذکه یا لغذه ٔ نحوی لغوی . یاقوت گوید: او به بغداد شد و بمجلس زجاج برای اکتساب ادب حاضر می آمد و سپس بمخالفت زجاج برخاست و بخانه ٔ خویش بتدریس نشست ... و میان او و ابی حنیفه مناقضاتی است و در آخر عمر در عراق او را نظیری نبود و از اشعار اوست :
ذهب الرجال المقتدی بفعالهم
والمنکرون لکل امر منکر
و بقیت فی خلف یزیّن بعضهم
بعضا لیستر معور من معور
ما اقرب الأشیاء حین تسوقها
قدراً و ابعدها اذا لم یقدر
الجد انهض بالفتی من کسره
فانهض لجد فی الحوادث او ذر
و اذا تعسّرت الامور فأرجها
و علیک بالامر الذی لم یعسر.
و از کتب او راست : النوادر. خلق الانسان . نقض علل النحو. خلق الفرس . مختصر فی النحو. الهشاشة و البشاشه . التسمیه . الرد علی ابن قتیبه فی غریب الحدیث . الرد علی ابی عبید و جز آن و صاحب روضات گوید: بعید نیست این ابوعلی ، ابوالقاسم اصفهانی ملقب به تلیزه باشد که در قاموس ذکر او آمده است .
ترجمه مقاله