ترجمه مقاله

اتی

لغت‌نامه دهخدا

اتی . [ اَت ْی ْ ] (ع مص ) آمدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). اتیان . || کردن کاری را: اتی الامر. || هلاک کردن : اتی علیه الدهر؛ هلاک کرداو را زمانه . || آرمیدن با زن : اتی المراءةَ. و به این معنی به طریق کنایه در کتب فقه مستعمل است . || اُتی َ فلان (مجهولاً)؛ دشمن او نزدیکش رسید و قریب است بهمین معنی که گویند: من هیهنا اُتیت َ؛ یعنی از اینجا آمد بر تو بلا. (منتهی الارب ). || بودن : لایفلح الساحر حیث اتی (قرآن 69/20)؛ رستگار نمیشود ساحر هرجا که باشد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله