ترجمه مقاله

اثناء

لغت‌نامه دهخدا

اثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب ). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد فاثنه ؛ ای کن ثانیه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله