ترجمه مقاله

اجزار

لغت‌نامه دهخدا

اجزار. [ اِ ] (ع مص ) اجزارِ شیخ ؛ بوقت مردن رسیدن پیر. || اِجزارِ بعیر؛ هنگام آن آمدن که اشتر را بکشند. || اِجزارِ نخل ؛ بوقت باز کردن خرما رسیدن خُرمابُن . (منتهی الارب ). هنگام بریدن خرما بودن . (تاج المصادر). || اِجزارِ شاة؛گوسفند دادن بکسی تا ذبح کند و کذلک اجزارالجزور.
ترجمه مقاله