ترجمه مقاله

اجزاز

لغت‌نامه دهخدا

اجزاز. [ اِ ] (ع مص ) خشک گردیدن و رسیده شدن خرما و جز آن . || اجزازالنخل ؛ بوقت درو رسیدن خرمابن ، کذا اجزازالزرع . (منتهی الارب ). بدرو آمدن کشت .(زوزنی ). کشت را درویدن فرمودن . || دادن پشم گوسفند کسی را. (منتهی الارب ). || خداوند گوسپندان فریزکردنی شدن . || خداوند کشت دروده گشتن . (منتهی الارب ). || به برینش آمدن پشم . (زوزنی ). ببریدن پشم . بحدّ بریدن آمدن پشم .
ترجمه مقاله