ترجمه مقاله

اجفال

لغت‌نامه دهخدا

اجفال . [ اِ ] (ع مص ) شتافتن . || اجفال الظلیم ؛ رفتن شترمرغ بر زمین و شتافتن آن . (منتهی الارب ). دویدن اشترمرغ . (تاج المصادر) (زوزنی ). || شتابانیدن و گریزانیدن شترمرغ . (منتهی الارب ). || بشتاب گریختن . || اِجفال الریح بالتراب ؛ بردن باد خاک را و پرانیدن آن . (منتهی الارب ). تیز وزیدن باد. باد ببردن خاک . (تاج المصادر). || اِجفال ِ قوم ؛ برکنده شدن قوم و رفتن آن . (منتهی الارب ). || اجفال بر ارض ؛ افتادن بر زمین . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله