ترجمه مقاله

اجلخمام

لغت‌نامه دهخدا

اجلخمام . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) گرد آمدن قوم . || سرکشی کردن . (منتهی الارب ).تکبر کردن . || بسیار شدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله