ترجمه مقاله

اجناس

لغت‌نامه دهخدا

اجناس . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ جنس :
اینچنین آفریده گشت جهان
شغل (؟) از انواع و مردم از اجناس .

مسعودسعد.


|| و مصطلح دفتر اکبرشاهی آنکه سپاهیان را سوای نقد در وجه علوفه ٔ ایشان دهند.
- اجناس عالیه ؛ مقولات . مقولات عشر. قاطیغوریاس .
- جنس الاجناس ؛ جنس عالی . (اصطلاح منطق ). رجوع به جنس شود.
ترجمه مقاله