ترجمه مقاله

اجنیص

لغت‌نامه دهخدا

اجنیص . [ اِ ] (ع ص ) برجامانده از کاهلی . || گنگلاج که امید خیر و شر از وی نباشد. || ترسنده ٔ بازایستنده از کارها. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله