ترجمه مقاله

احتجاب

لغت‌نامه دهخدا

احتجاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در پرده شدن . در حجاب شدن . (زوزنی ). در پرده رفتن :
ز آفتاب ار کرد خفاش احتجاب
نیست محجوب از خیال آفتاب .

مولوی .


ور ببندی چشم خود را ز احتجاب
کار خود را کی گذارد آفتاب .

مولوی .


چون درآمد آن ضریر ازدر شتاب
عایشه بگریخت بهر احتجاب .

مولوی .


|| در پرده شدن زن بروز دوم از سال نهم خویش .
ترجمه مقاله