ترجمه مقاله

احتداد

لغت‌نامه دهخدا

احتداد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) احتداد بر؛ خشم گرفتن بر. || اِحتداد از غضب ؛ تیز شدن از خشم . (تاج المصادر). تیز شدن خشم . (لغت نامه ٔ مقامات حریری ). || تیز شدن . (زوزنی ): احتداد سکین ؛ تیز شدن کارد. || احتداد مرض ؛ شدّت آن (اصطلاح طب ) .
ترجمه مقاله