ترجمه مقاله

احتقاق

لغت‌نامه دهخدا

احتقاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) باهم خصومت کردن . (منتهی الارب ). خصومت . || احتقاق مال ؛ فربه شدن شتران . (منتهی الارب ). || احتقاق طعنه به ؛ کشتن طعنه او را یا رسیدن طعنه در سر سرین وی که در استخوان ران است . به اندرون چیزی فروبردن نیزه . || لاغر شدن ستور. || احتقاق فرس ؛ باریک میان شدن اسب . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله