ترجمه مقاله

احداق

لغت‌نامه دهخدا

احداق . [ اِ ] (ع مص ) گردچیزی درآمدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). احاطه کردن . || اِحداق روضه ؛ حدیقه شدن مرغزار.
ترجمه مقاله