ترجمه مقاله

احراز

لغت‌نامه دهخدا

احراز. [ اِ ] (ع مص ) فراهم آوردن . جمع کردن . || در حِرز کردن . (تاج المصادر). جائی استوار کردن . || جای دادن . (منتهی الارب ). || بازداشتن . (منتهی الارب ). || احراز مکان کسی را؛ پناه دادن جای او را.
|| پاکدامنی . || گرفتن . (منتهی الارب ).
- اِحراز اَجر ؛ گرد آوردن و گرفتن مزد را.
- اِحراز مقام ؛ در تداول فارسی زبانان ، دارا شدن مقام .
ترجمه مقاله