ترجمه مقاله

احساب

لغت‌نامه دهخدا

احساب . [ اِ ] (ع مص ) بر بالش نشاندن . (منتهی الارب ). || سیر خورانیدن . سیر نوشانیدن . (منتهی الارب ). || پسند آمدن . (منتهی الارب ). || دادن آنچه بدان خشنود شود. (منتهی الارب ). خرسند کردن . (تاج المصادر). || بس کردن . || بس شدن . بسنده آمدن . (تاج المصادر). کافی شدن .
ترجمه مقاله