ترجمه مقاله

احسن

لغت‌نامه دهخدا

احسن . [ اَ س َ ] (اِخ ) قریه ای است بین یمامه و حمی ضریة که معدن الأحسن نیز گویند و آن بنی ابی بکربن کلاب راست ودر آنجا حصنی و معدن زری است و در سمت راست راه یمامه است و کوههائی در آنجاست به نام أحاسِن . نوفلی گوید: ضریّه دو کوه دارد یکی را وَسط و دیگری را اَحسن خوانند و بدانجا معدن نقره است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله