ترجمه مقاله

احلاس

لغت‌نامه دهخدا

احلاس . [ اِ ] (ع مص )پوشیدن ستور. (تاج المصادر). پلاس بر پشت ستور افکندن . حِلس پوشانیدن ستور را. || حِلس پوشیدن شتر. || باران خرد باریدن . پیوسته باریدن . || بسیار گردیدن گیاه و پوشیدن آن زمین را. || افلاس . (منتهی الارب ). || غبن در بیع. || محکم کردن یمین و تأکید آن : احلسته یمیناً؛ اذا امررتها علیه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله