ترجمه مقاله

احمدپاشا

لغت‌نامه دهخدا

احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) هرسک زاده یکی از اکابر وزرای عثمانی . وی بروزگار سلطان بایزید و سلطان سلیم چهار بار بمقام صدراعظمی ارتقا یافت و مجموعاً هفت سال این منصب راند. اصل او از هرسک است و در جوانی مسلمانی گرفت و بعتبه ٔسلطان محمد ثانی ملتجی شده و اختصاص یافت . هنگام وفات سلطان محمد وی بیگلربیگی آناطولی بود و در اوائل جلوس سلطان بایزید در غوائل و حوادثی که پیش آمد با ابراز شهامت و حسن خدمت بشرف مصاهرت سلطان بایزید نائل گردید و در جنگی که بسال 906 هَ . ق . با یکی از ملوک چرکس مصر موسوم به قیتبای روی داد وی سمت سرداری داشت و بعلت سستی عونه و همکاران خویش بافئه ٔ قلیله ای که با وی وفادار ماندند بنفسه بمیدان قتال درآمد و جراحت یافته اسیر شد و سال بعد رهائی یافته باسلامبول بازگشت و مسند صدارت بدو مفوض گردید و پس از یکسال معزول شد و بسمت کاپیتانی بفتح اینه بخت واقع در موره مأمور گردید و در آنجا به تسخیر نواحی و قلاعی چند توفیق یافت . و در 909 بار دیگر دست صدارت بدو تفویض شد و سه سال این منصب داشت و در 912 عزل و بمنصب کاپیتانی نصب شد و در 917 کرت سوم مقام صدراعظمی به او محول گردید لیکن در این وقت که مصادف با اواخر سلطنت سلطان بایزید و بواسطه ٔ غوائل داخلی دولت دچار ضعف و نابسامانی بود کاری از وی پیش نرفت وینگیچریان عصیان آغازیده و بخانه ٔ وی هجوم برده غارت کردند و او ناچار از اختفا گردید و سال دیگر پس از جلوس سلطان سلیم اوّل بمرتبت صدارت عودت کرد. و در سفری که به ایران رفت و مصدر خدماتی شد مظهر التفات سلطان شد و سپس در طغیان و عصیان عساکر متهم شده و معزول شد و در 922 که سلطان سلیم عزیمت مصر کرد وی را حکومت بروسه دادند و چندی بعد هم بدانجا درگذشت . (قاموس الاعلام ).
ترجمه مقاله