ترجمه مقاله

احمد

لغت‌نامه دهخدا

احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن اخی شافعی . یاقوت گوید او مردی از اهل ادب بود. و جماعتی از اعیان علما را دیدم که بنقل از خط وی مباهات میکردند و من خط او دیدم خوش دیدار نیست لکن متقن الضبط است و کسی را نیافتم که از او ذکری کرده باشد تنها خط او را در آخر کتابی دیدم که نوشته بود: کتبه احمدبن احمدالمعروف باخی شافعی وراق ابن عبدوس الجهشیاری . و این جهشیاری همانست که دیوان بحتری و جز او را گرد کرده است .
ترجمه مقاله