ترجمه مقاله

اخبیه

لغت‌نامه دهخدا

اخبیه . [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ خِباء. خیمه ها. خرگاهها. خیمه های پشمین . آلاچیقهای پشمین . ابنیةالعرب ، طراف اواخبیة. فالطراف من اُدُم و الخباء من صوف او وبر.
- سعدالأخبیه ؛ منزل بیست وپنجم از منازل قمر و از جمله ٔرباطات دوم است . مؤلف غیاث اللغات بنقل از منتخب و غیره گوید: نام منزل بیست وچهارم از منازل قمر است و آن چهار ستاره است نحس - انتهی . چهار کوکبند از کواکب قوس بر شکل مثلثی و چهارم اندر میان آن مثلث و این سعد است و مثلث خبایای اوست گوئی که اول را بپوشیده اند. و آن منزل بیست وپنجم است از منازل قمر و رقیب او ذبره است . (جهان دانش ص 123) :
گردی بر آبی بیخته زر از ترنج انگیخته
خوشه ز تاک آویخته مانند سعد اخبیه .

منوچهری .


ترجمه مقاله