اختر افکندن
لغتنامه دهخدا
اختر افکندن . [ اَ ت َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فال گرفتن . تفأل :
به ایرانیان گفت کامشب به می
یکی اختری افکنم نیک پی .
و رجوع به اختر... شود.
به ایرانیان گفت کامشب به می
یکی اختری افکنم نیک پی .
فردوسی .
و رجوع به اختر... شود.