ترجمه مقاله

اختزال

لغت‌نامه دهخدا

اختزال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تنها و منفرد بودن . || انداختن . || بریدن . اقتطاع . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پاره ای از چیزی بریدن . پاره کردن . || بریده شدن . انقطاع . || انفراد. انفراد برأی . || حذف . || از میان بردن : هرآنچه در ایام هرج و مرج از دخل و خرج اندوخته بودند و باختزال و استنکال فراهم آورده از ایشان بستد بلطف و عنف . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || خیانت کردن : نسبت اختزالی بدو کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: اختزال ، در لغت بریدن را گویند. و نزد اهل معانی نوعی از حذف باشد، چنانکه شرح آن در ضمن معنی کلمه ٔ حذف در سابق بیان شد.
ترجمه مقاله