ترجمه مقاله

اختطاط

لغت‌نامه دهخدا

اختطاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص )اِخطاط. نشان ِ بنا برکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). طرح ریزی کردن . خط برکشیدن گرد زمین و حَدّ پیدا کردن برای بناء و جز آن : انه الّذی اختط اساس الجامع بالقاهرة مما یلی باب الفتوح . (ابن خلکان ). || سر ریش بدمیدن . (تاج المصادر بیهقی ). عذار برآوردن . (منتهی الارب ). موی ریش برآورده شدن . || خطدار گشتن روی کسی . || از آن خود گردانیدن خِطه را و نشان کردن بر آن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله