ترجمه مقاله

اختیار دادن

لغت‌نامه دهخدا

اختیار دادن . [ اِ دَ ] (مص مرکب ) تخییر. مختار کردن . قدرت دادن کسی بر انجام کاری :
کنون مر ترا دادم این اختیار
ازین هر دوبگزین یکی را بکار.

فردوسی .


وقت ترحم است کنون ای نسیم صبح
کان شوخ اختیار بدست نقاب داد.

بیدل .


ترجمه مقاله