ترجمه مقاله

اخثار

لغت‌نامه دهخدا

اخثار. [ اِ ] (ع مص ) سطبر و جغرات گردانیدن شیر را. کلچانیدن . || اخثار زَبد؛ مسکه را فسرانیدن ، یعنی ناگداخته گذاشتن . بناگداختن مسکه . (تاج المصادر بیهقی ).
- امثال :
مایدری ا یخثر ام یذیب ؛ درباره ٔ کسی گویند که بیرون شد کار نداند و مترددباشد.
ترجمه مقاله