ترجمه مقاله

اخداج

لغت‌نامه دهخدا

اخداج . [ اِ ] (ع مص ) ناقص شدن . || اخداج صلوة؛ ناقص گردانیدن نماز را. || اخداج ناقه ؛ بچه ٔ ناقص زادن شتر اگرچه مدتش تمام بود. (تاج المصادر). || اخداج صیفه ؛ کم باران شدن تابستان . || اِخداج زَندَه ؛ آتش ندادن آتش زَنه .
ترجمه مقاله