ترجمه مقاله

اخزیاء

لغت‌نامه دهخدا

اخزیاء. [ ] (اِخ ) (متعالی ) نام دو تن ازشاهان یهود: اخزیاء اول پسر و جانشین آحاب ، هشتمین شهریار بنی اسرائیل ، وی ضلالت و بی دینی آحاب را شعار خود ساخت و بعل و عشتاروت را پرستش کرد و رسوم عبادت این دو بُت بواسطه ٔ ایزابل در میان بنی اسرائیل رواج یافت . در مدت سلطنت او موابیان عصیان کردند و او خودبا یهود شافاط پادشاه یهودا در دریای احمر تجارت میکرد و بواسطه ٔ ضلالت او همه ٔ اموال وی بباد رفت و جز خسارت بار نیاورد (کتاب دوم تواریخ ایام 20: 35 - 37) و چون از پنجره بزیر افتاد نزد خدای فلسطینیان کس فرستاد تا درباره ٔ شفا یافتن خود مشورت کند و ایلیاءپیغمبر مرگ عاجل او را نخست بملازمان وی و سپس بخود او اعلام کرد. اخزیاء دوم که یهواحاز و عزریا نیز خوانده شده پسر یهورام و عثلیا و پنجمین پادشاه یهودا بود که در سنه ٔ 843 ق . م . در بیست ودوسالگی بجای پدر بر تخت نشست (کتاب دوم پادشاهان 8:25 و دوم تواریخ ایام 22:2) و مدت یکسال در اورشلیم سلطنت نمود و چون از طرف مادر ایشان ببدی رفتار کرد، هنگامیکه بعیادت بخانواده ٔ آحاب منسوب بود از آنرو بمثل یهورام بن آحاب میرفت ییهو ویرا بکشت و دو حکایت وفات وی با یکدیگرمنافاتی ندارد و چنان مینماید که اولاً از دست ییهو فرار کرد و در سامره متواری گردید و آنگاه گرفتار شدو او را بنزد ییهو آوردند و در جور در کالسکه ٔ جنگی خود زده شد و در مجدو درگذشت . (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله