ترجمه مقاله

اخلاط

لغت‌نامه دهخدا

اخلاط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خِلط. (دهار).
- اخلاط اربعه ؛ هر چهار مزاج بدن . گشنهای چهارگانه . دم و بلغم و مرتان یعنی مرةالصفراء و مرةالسوداء. رجوع به خلط شود.
|| اخلاط قوم ؛ کسانی که از قوم نباشند و درآن گروه مداخلت کنند. || گروههای مختلفه .گروه هر جنس مردم بهم آمیخته . و واحد آن نیامده است .
- اخلاط لزجه ؛ مایعها که چسبند.
|| داروهای خوشبو. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله