ترجمه مقاله

اخمو

لغت‌نامه دهخدا

اخمو. [ اَ ] (ص نسبی ) در تداول عامه ، آنکه هماره ابرو درهم کشیده دارد. که بسیار اخم کند. بداخم . عبوس . کاسف الوجه .
ترجمه مقاله