ترجمه مقاله

اخواسپ

لغت‌نامه دهخدا

اخواسپ . [ اَخ ْ ] (اِخ ) اَخواست . نام پهلوان تورانی پسر پشند. این نام بصور: اوخواست ، اوخاست و ارچاسپ و اخواشت هم ضبط شده و در طبری آخوست است . از مبارزان عهد افراسیاب تورانی :
چو اخواست با زنگه ٔشاوران
دگر برته با کهرم از یاوران .

فردوسی .


رجوع به فهرست ولف کلمه ٔ اخواست شود.
ترجمه مقاله