ترجمه مقاله

اخیل

لغت‌نامه دهخدا

اخیل . [ اَ ی َ ] (ع اِ) مرغی است مختلف الالوان . مرغی است به اندازه ٔ هدهدی که خالهای سرخ و سبز و سپید دارد. مرغی است بزرگتر از قطاء و آنرا حُضاری ّ نیز گویند. مرغی است و آن صُرد است یا شقراق و از آن رو موسوم به اخیل کرده اند که خالهای سیاه و سپید دارد. (منتهی الارب ). شقراق . (بحر الجواهر). شَقرّاق . شِقراق . شرقراق . شرقرق . طیرالعراقیب . (منتهی الارب ). کاسکینه . (دستوراللغة). کرایه . (زمخشری ). کرانه . (مهذب الاسماء). کراکر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سبزک . سبزقبا. مرغ کافر. طُمرور. بوقلمون . (بحرالجواهر). و آن مرغی است که عرب آنرا شوم گیرد و بزبان اهل گیلان داد را گویند . ج ، خیل . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله