ترجمه مقاله

اداهم

لغت‌نامه دهخدا

اداهم . [ اَ هَِ ] (اِخ ) محلی است در شعر. (مراصدالاطلاع ). و بکری گوید آن پشته هائی است سیاه رنگ در نجد یا قریب بدان . جمیل گوید:
جعلن شمالا ذاالعشیرة کلها
و ذات الیمین البرق برق هجین
فلما تجاوزن الاداهم فتننی
و أسمح للبین المشت قرون .

(ضمیمه ٔ معجم البلدان ).


ترجمه مقاله