ترجمه مقاله

ادفاء

لغت‌نامه دهخدا

ادفاء. [ اِ ] (ع مص ) گرم کردن . گرم ساختن . تبسانیدن . (زوزنی ). گرم داشتن . جامه ٔ گرم پوشانیدن کسی را. || پشم و صوف بسیار دادن کسی را. || ادفاء ثوب کسی را؛ گرم کردن جامه او را. || گرد آمدن قوم . || دراز شدن شاخ آهو تا نزدیک سرین وی . || خسته را کشتن . (منتهی الارب ). تمام کردن خسته . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله