اذلغفاف
لغتنامه دهخدا
اذلغفاف . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) دزدیده آمدن تا چیزی بدزدد. اذلغف الرجل ؛ اذا جاء مستتراً لیسرق شیئاً. نقله اللیث و رواه ُ غیره بالدال المهملة و بالذال المعجمة اصح ّ، هکذا اورده صاحب اللسان واهمله الصاغانی والجوهری و غیرهما. (تاج العروس ).