ترجمه مقاله

اذن

لغت‌نامه دهخدا

اذن . [ اَ ] (ع مص ) بگوش کسی زدن .بر گوش زدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بدردگوش مبتلا گشتن . || خشک شدن گرفتن گیاه .
ترجمه مقاله