ترجمه مقاله

اراب

لغت‌نامه دهخدا

اراب . [ اِ ] (اِخ ) از آبهای بادیه است . و یوم اراب از ایام عربست که در آن هذیل بن هبیرة الاکبر التغلبی با بنی ریاح بن یربوع حرب کرد و زنان ایشان را برده گرفت و چارپایان ایشان ببرد. مساوربن هند گوید:
و جلبته من أهل ابضة طائعاً
حتی تحکم فیه أهل اراب .
و منقذبن عرفطة در مرثیه ٔ برادر خویش اهبان و بنو عجل قتله ٔ او دریوم اراب گوید:
بنفسی من ترکت و لم یرسّد
بقف اِراب و انحدروا سراعا
و خادَعت المنیة عنک سراً
فلا جزع تلان و لارُواعا.
و فضل بن العباس اللهبی گوید:
اتبکی أن رأیت لأم وهب
مغانی لاتحاورک الجوابا
أثافی لایرمن و اهل خیم
سواجد قد خوین علی ارابا.

(معجم البلدان ).


و رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان جزء ششم ص 93 شود. || آبی است بنی ریاح بن یربوع را به حَزن . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله