ترجمه مقاله

ارباح

لغت‌نامه دهخدا

ارباح . [ اِ ] (ع مص ) سود دادن بر متاع . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سودمند گردانیدن . (دهار). || ذبح کردن شتربچه برای مهمان . (ازمنتهی الارب ). نحر کردن «رُبَح » برای مهمانان . (از اقرب الموارد). || دوشیدن ماده شتر بامدادان و در نیم روز. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله