ترجمه مقاله

اربل

لغت‌نامه دهخدا

اربل . [ اِ ب ِ ] (اِخ ) شهری است نزدیک موصل . (منتهی الارب ). قلعه ٔ حصین و شهریست بزرگ در فضائی وسیع و دارای خندقی عمیق است و سوری دارد وآن بر تلّی بلند از خاک واقع است و در آن بازارها ومنازل رعایا و مسجد جامع است و شبیه بقلعه ٔ حلب است و بین زابین واقع و از اعمال موصل محسوب میشود و بین آندو مسافت دو روز راه است و یاقوت گوید در ربض این قلعه در عصر ما شهر بزرگ و عریض و طویلی است که امیرمظفرالدین کوکبری بن زین الدین کوچک علی بعمارت آن وبناء سور و ساختن بازارها و قیساریه ها اقدام کرده است و او بدانجا مقیم شد و با ملوک مقاومت ورزید و شأنی حاصل کرد و غرباء نزد او شدند و بسیاری بدانجا مقیم شدند و بدین وجه شهر بزرگ گردید و گروهی از اهل علم و حدیث بدان منسوبند از جمله ابواحمد القاسم بن المظفر الشهرزوری الشیبانی الاربلی . (معجم البلدان ).
دمشقی گوید: اربل ، حصنی است عظیم و پیشتر از بلاد سواد محسوب میشد و سپس بموصل ضمیمه شد و آنگاه مستقل و ملکی قائم بخود گردید و آنرا حصون منیعه است . و اکراد در آن سکونت دارند و بین زابین واقع شده است . (نخبةالدهر ص 96 و 190 و 255). و رجوع به ذیل جامعالتواریخ حافظ ابرو ص 103 و عیون الانباء ج 2 ص 17 و 182 و روضات الجنات ص 396 و تاریخ مغول ص 115، 130، 142، 143، 144 ، 145، 182، 221، 260، 271، 342، 480 و قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله