ترجمه مقاله

ارتاواسد

لغت‌نامه دهخدا

ارتاواسد. [ اَ ] (اِخ ) ارته باذ. هنگامی که سورِنا نمایشی در سلوکیّه میداد، هیرود پادشاه با ارتاواسد پادشاه ارمنستان صلح کرد وخواهر او را برای پسر خود پاکروس گرفت . در این موقعدو پادشاه ضیافت هائی برای یکدیگر میدادند و در موقعمهمانیها تصنیفاتی از ادبیات یونان میخواندند زیرا هیرود نسبت بزبان و ادبیات یونانی بیگانه نبود و ارتاواسد در این زبان نمایشی حزن انگیز و خطابه ها و چیزهائی راجع بتاریخ نوشته بود. (ایران باستان ص 2325).
ترجمه مقاله