ترجمه مقاله

ارتزاز

لغت‌نامه دهخدا

ارتزاز.[ اِ ت ِ ] (ع مص ) ترنجیده شدن . || پشیمان شدن . || درنشستن تیر به نشانه . (منتهی الارب ). || استوار شدن چیزی در چیزی . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || ثابت بودن بجائی . || بخیلی کردن . (منتهی الارب ). بخیل شدن .
ترجمه مقاله