ترجمه مقاله

ارتماز

لغت‌نامه دهخدا

ارتماز. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جنبیدن . || جنبیدن قوم در مجلس برای برخاستن یا برای خصومت . || اضطراب کردن . مضطرب بودن از زخم . (تاج المصادر بیهقی ). پریشان حال شدن از زخم . طپیدن از زخم یعنی ضرب .
ترجمه مقاله