ترجمه مقاله

ارتمال

لغت‌نامه دهخدا

ارتمال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) آلوده گردیدن . (منتهی الارب ). آلوده شدن . خون آلوده گردیدن . (آنندراج ).آلوده شدن بخون . (تاج المصادر بیهقی ). || خوار و حقیر شدن . (منتهی الارب ). خوار و حقیر گشتن .
ترجمه مقاله