ترجمه مقاله

ارتکاب

لغت‌نامه دهخدا

ارتکاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کردن (گناه ، معصیت ). ورزیدن گناه و آنچه بدان ماند. گناه و آنچ بدان ماند کردن . (تاج المصادر بیهقی ). گناه و آنچه بدان ماند بکردن . (زوزنی ): ارتکاب ذنوب ؛ اتیان ذنوب . دستگیری حین ارتکاب . || پیوسته بودن در گناه و غیره . || شروع بکاری کردن . (وطواط): و هرکه علم بداند و بدان کار نکند بمنزلت کسی باشد که مخافت راهی را می شناسد اما ارتکاب کند. (کلیله و دمنه ). و خری بزرگ که بفرمان ماارتکاب کرد شناخته . (کلیله و دمنه ). || شروع بکار نامشروع کردن . (غیاث اللغات ). || سوار شدن بر چیزی . (غیاث ). برنشستن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله