ترجمه مقاله

ارتکاک

لغت‌نامه دهخدا

ارتکاک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جنبیدن . لرزیدن . (منتهی الارب ). || مرتک گردیدن ، یعنی بلیغ نمودن و در وقت مخاصمه عاجز آمدن . || ارتکاک در امری ؛ شک کردن در کاری . || سخن آشفته گفتن که فهم نتوان کردن ، چنانکه مستی : سکران مرتک .
ترجمه مقاله