ترجمه مقاله

ارثاد

لغت‌نامه دهخدا

ارثاد. [ اِ ] (ع مص ) آرام گرفتن . (منتهی الارب ). || ایستادن . || تیره رنگ شدن . (منتهی الارب ). || به نم و تری رسیدن ، چنانکه چاهکن . بخاک تر رسیدن در چاه کندن :و احتفر حتی ارثد؛ کند زمین را تا به نم آن رسید.
ترجمه مقاله