ارجام
لغتنامه دهخدا
ارجام . [ اَ ] (اِخ ) کوهی است . جُبیهاء الاشجعی راست :
اِن ّ المدینة لامدینة فالزَمی
ارض َالستار و قُنّةَالأرجام .
|| دارةالارجام ؛ یکی از دارات عربست . رجوع به دور در این لغت نامه و دور در منتهی الأرب شود.
اِن ّ المدینة لامدینة فالزَمی
ارض َالستار و قُنّةَالأرجام .
(معجم البلدان ).
|| دارةالارجام ؛ یکی از دارات عربست . رجوع به دور در این لغت نامه و دور در منتهی الأرب شود.