ترجمه مقاله

اردهن

لغت‌نامه دهخدا

اردهن . [ اَ دَ ] (اِخ ) قلعه ای است حصین از اعمال ری از ناحیه ٔ دنباوند و طبرستان ، بین آن و ری سه روزه راه است . (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ). بستانی در دائرةالمعارف گوید: اردهن از قلعه های باطنیان و اسماعیلیان است که ابوالفتوح خواهرزاده ٔ حسن بن الصباح آن را بتصرف درآورد و آن از استوارترین قلاع زمین است و از این رو تاج الدین بسطامی حکایت کرده : آنگاه که خوارزمشاه از مقابله ٔ چنگیزخان فرار کرد و به عراق شد مرا احضار کرد و ده صندوق پر از جواهر و لاَّلی که خراج زمین با آن معادل نبود بمن سپرد و بفرمود تا آنرا بقلعه ٔ اردهن که قلعه ای حصین بود برم . سپس تاتار آن قلعه بگشودند و بعضی گفته اند که اگر در اردهن یک تن بود، تصرف قلعه بقهر امکان نداشت ، مگر آنگاه که به آذوقه محتاج میشد. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ). رجوع به تاریخ مغول ص 38، 41، 130، 131 و رجوع به اردهین شود.
ترجمه مقاله